زائران اربعين اجازه بدهند تا مسئولان، امور را ساماندهي كنند
- 20 آذر 1393
- 22:07
- 0 دیدگاه
- 441 بازدید
-
نماينده ولي فقيه در امور حج وزيارت با بيان اينكه براي بازگشت زائرين اتوبوسهاي زيادي سازماندهي شدهاناند كه وقتي زائران به مرزها رسيدند سريعا بتوانند تخليه بشوند و بيايند، اظهار كرد: رائذان بايد حوصله داشته باشند واگر ۲،...
نماينده ولي فقيه در امور حج و زيارت و سرپرست حجاج ايراني، تشريح كرد
جزئيات تسهيلات اعطايي سازمان حج و زيارت به زائرين اربعين حسيني (ع) /راهكارهاي استفاده از ظرفيت فعاليتهاي فرهنگي مردم نهاد
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج،همزمان با اربعين حسيني (ع) و از آنجا كه پياده روي اربعين به عنوان يك اقدام فرهنگي مردمي تلقي ميشود، با نماينده ولي فقيه در امور حج و زيارت و سرپرست حجاج ايراني، در خصوص راهكارهاي استفاده از ظرفيتهاي فعاليتهاي فرهنگي مردم نهاد به گفتگو نشستيم. حجه الاسلام و المسلمين قاضي عسگر در گفت و گوي تفصيلي با پايگاه اطلاع رساني دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، جزئيات تسهيلات اعطايي سازمان حج و زيارت به زائرين اربعين حسيني (ع) را هم تشريح كرد.
همانطور كه مستحضر هستيد مقام معظم رهبري مدتهاست كه بر روي فرهنگ مردم نهاد تاكيد ويژه دارند. پايه اين نهادها خود مردم هستند و عموما نيز از تصرف دولت خارجند. شما علت تاكيدات موكد حضرت آقا بر بحث سازمانهاي فرهنگي مردم نهاد و حضور مردم در عرصه فرهنگ و استفاده از ظرفيتهاي مردمي در اين حوزه را چه ميدانيد؟
اگر به عقبتر برگرديدم، از نظر فرهنگ ديني نگاه اسلام اين است كه كارها، به جز اموري كه نياز به يك تشكيلات و نظامي دارد، حتي المقدور توسط خود مردم انجام شود. خداوند در قرآن ميفرمايد «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط»؛ ما انبيا را فرستاديم و به اينها كتاب و ميزان داديم، نه براي اينكه انبيا بيايند و عدالت را ايجاد كنند بلكه تا مردم براي ايجاد قسط در جامعه بپا خيزند. يعني نقش انبيا، راهبري و هدايت ميشود ولي آن كسي كه ميخواهد اجرا بكند مردم هستند.
در كنار اين مساله امر به معروف و نهي از منكر به عنوان دو فريضه بزرگ مطرح هستند كه اصلا ساير فريضهها بواسطه امر به معروف و نهي از منكر شكل ميگيرند و اقامه ميشوند. بنابراين اينجا ميبينيم كه مردم هستند كه موظفند امر به معروف و نهي از منكر بكنند. گرچه قرآن ميفرمايد «ولتكن منكم امه يدعون الي الخير و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر»؛ قشر خاصي هم بايد بروند فقه را ياد بگيرند، دين را بشناسند و بيايند و اقدام بكنند. در ساير امور هم همينطور است. در اسلام هميشه خطاب به مردم است. مثلا در اسلام نقش مردم در تجارت پررنگ است. در آموزههاي ديني تجارت دولتي را نميبينيم و نقش دولت در تجارت و كسب و كار كم است. ميبينيم كه در صدر اسلام نقش مساجد پر رنگ است و در طول تاريخ هم بايد هميشه همينطور باشد.
اگر چنين نگاهي به آموزههاي ديني داشته باشيم ميفهميم كه نقش مردم در همه كارهايي كه اسلام از مردم توقع دارد بسيار برجسته است. مثلا نمازهاي جمعه يك مساله حكومتي نيست. اگر چه امام جمعه را حاكم تعيين ميكند اما خود نماز جمعه يك حركت مردمي است. نمازهاي جماعت نيز حركت مردمي هستند.
بنابراين وقتي نگاه اسلامي اينطور است ما بايد در تمام امور نقش مردم را برجسته بكنيم و تفكيكي ايجاد بشود. حاكمان نقش هدايت گري و راهبري، بشير بودن و نذير بودن را دارند. به واقع نقش مردم در اسلام نقش بسيار برجسته اي است اما در كنار آن بايد نقش هدايت گري وجود داشته باشد. در مرحله اول پيغمبر و در مرحله دوم ائمه معصومين را داريم و در مرحله سوم هم فقها و امناء الرسل را داريم كه در روايات آمده است و نقش رهبري و مرجعيت ديني است كه به حركتهاي مردمي شكل ميدهد. اين مساله بسيار مهم است.
در كنار اين مساله ما بايد براي مردم بستر فراهم بكنيم تا بيايند و نقش آفرين بشوند. به عنوان مثال همين جريان پياده روي اربعين. اينكه دولت عراق و يا دولت ديگري بخواهد اينها را شكل بدهد و نسبت به اينها بخواهد پشتيباني بكند، بطور طبيعي خيلي از دولتها هم از عهده تامين هزينه اين كار بر نميآيند و هم توان ساماندهي اين كار را ندارند. در حاليكه شما الان ميبينيد كه در مسير راهپيمايي از نجف تا كربلا هركس يك موكبي درست كرده، چادر يا ساختمان يا حسينيه اي ساخته و خودش تنها آنجا را مديريت ميكند و در آنجا از مردم پذيرايي ميكند و كاري به موكبهاي ديگر هم ندارد. اين را خود مردم انجام داده اند و لذا شما ميبينيد كه بزرگترين راهپيمايي در جهان شكل ميگيرد و مردم ميتوانند از نجف تا كربلا پياده روي بكنند بدون اينكه به آذوقه نياز داشته باشند.
حتي اين حركت به اين شكل است كه كسي كه پياده روي كرده و پايش ورم كرده است در برخي از خيمهها افرادي با آب ولرم پاهاي آنها را به عنوان پاي زائران ابي عبدالله ماساژ ميدهند. اين همه خدمات به صورت مردمي و خودجوش ارائه ميشود. در اين طرف مرز هم مردم و مسئولان امسال اين كار كردند مردم علاقمند را بسيج كرده اند و در اين طرف مرز هم موكب هايي ايجاد شد. نزديك به ۵۰ تريلي آب معدني به مرزها فرستاده شد كه بيشتر آنها كمكهاي مردمي بود. نزديك ۴۰ هزار غذا در مرزها در هر وعده به مردم داده شد كه بخش زيادي از اينها كمكهاي مردمي بود. اما در عين حال هماهنگي بوجود آمد كه سازمان حج و زيارت تمامي نهادهاي مرتبط را دور هم جمع كرد.
بنابراين اگر ما نقش مردم را كمرنگ كنيم به همان نسبت موفقيت ما از دست خواهد رفت. وقتي ما از نظام جمهوري اسلامي صحبت ميكنيم يعني نظامي كه بر آراي مردم تكيه دارد اما در عين حال قوانين اسلام در اين جامعه حاكم ميشود بنابراين نقش مردم و به طور كلي سازمانهاي مردم نهاد بسيار برجسته است و بايد به آن توجه ويژه بكنيم. اين نكته را نيز اضافه بكنم كه خود اين سازمانهاي مردم نهاد گاهي هم به كمك نياز دارند.
مثلا انجمنهاي خيريه اي كه براي مبارزه با سرطان و يا مبارزه با توسعه بيماريهاي خاص وجود دارند ما بايد كمك دولتي را هم در كنار اينها داشته باشيم. مردم اين تشكلها را بوجود بياورند و دولت نظارت و هدايت كنند. قانون تصويب كنند تا آنها در چهارچوب قانون عمل كنند. بنابراين مراقبت، نظارت و هدايت بكنيم اما دست آنها را باز بگذاريم. الان در دنيا اين مساله مرسوم شده است. NGOهاي مردمي وجود دارند كه كارهاي بزرگي هم انجام ميدهند. من معتقدم كه اگر ما مردم را در اين زمينهها هدايت بكنيم قطعا موفقيتهايمان بسيار زياد خواهد بود.
به نظر شما آيا ورود دولت به سازمانهاي فرهنگي مردم نهاد نقض غرض نميشود و آيا اينها از حالت مردمي بودن خارج نميشوند؟ هستند كساني كه نظرشان اين است كه دولت تنها بايد نظاره گر باشد. بهترين كار دولت اين است كه كناري بايستد و بگذارد كه مردم كار خودشان را بكنند.
ما چنين منطقي را كه نقش دولت را اساسي نميداند، قبول نداريم. ما ميگوييم كه پيغمبرهم رسول خداست و «النبي اولي بالمومنين من انفسهم»، بر ما ولايت دارد و كسي حق تخلف از دستورات آن حضرت را ندارد.
پيغمبر است كه بايد به مردم علم و حكمت بياموزد و آنها را به راه بياندازد. مگر ما ميتوانيم بگوييم دولت اسلامي در امور فرهنگي صاحب نقش نيست؟
قطعا دولت بايد در تهذيب و تزكيه مردم نقش داشته باشد. اگر ما بخواهيم اين نقش را ناديده بگيريم قطعا خلاف مباني اسلام عمل كرده ايم. بنابراين دولت بايد بستر را فراهم بكند اما اين دولت نميتواند اخلاق را بوجود بياورد. چرا كه حكومتها متاسفانه در حال تغيير هستند، «تلك الايام نداولها بين الناس»، و خود افراد هم نقش دارند. در دوره هايي كه بعد از انقلاب بوجود آمده است يك زماني بني صدر رئيس جمهور اين مملكت بود و با افكار خودش ميخواست اين جامعه را پيش ببرد و اگر امام نبود ببينيد چه بر سر اين جامعه ميآمد. طبق منطق دين «الناس علي دين ملوكهم» نقش حكومت تا اين حد مهم است كه حتي دين مردم بستگي به حكومت هايشان دارد و هرجور بخواهند اينها را شكل ميدهند. حركتهاي مردمي بايد وجود داشته باشد و دولتها هم بايد براي اينها بستر فراهم بكند تا در مسير خودشان حركت كنند.
اخلاق فرهنگي دولتها هم بسيار مهم هستند. حضرت امير جمله اي دارند كه ميفرمايند «لناس بامرائهم اشبه من آبائهم» مردم به امرايشان بيشتر از پدرانشان شباهت دارند.
بله اين نكته بسيار مهمي است. در اسلام بحثي وجود دارد كه كسي كه امر به معروف و نهي از منكر ميكند اگر بخواهد حرفش موثر باشد اول بايد خودش عامل باشد. اساسا بيشتر دعوت ديني بر اساس عمل است. وقتي مثلا فرد ميبيند كه در نظامي زندگي ميكند كه حاكمان سوء استفاده نميكنند، به دنبال خير و صلاح هستند و شب و روز دنبال كار مردم هستند و تلاش ميكنند كه جامعه رشد كند، شكفته شود و مردم به خير و رفاه برسند طبيعي است كه اعتماد پيدا ميكند.
بنابراين شما در رابطه بين دولت و سازمانهاي فرهنگي مردم نهاد، نقش هدايت و نظارت را براي دولت قائل هستيد اما در عين حال معتقديد كه دولت نبايد در كار اين سازمانهاي مردم نهاد دخالت بكند؟
بله دخالت كار درستي نيست. ناظر بودن به معني دخالت كردن نيست؛ اگر ما دخالت كنيم يعني آن سازمانها زير مجموعه ما هستند. ما بايد آنها را هدايت بكنيم كه در مسير اشتباه نروند.
دولت بايد هدايت بكند به اين معني كه قوانين خوبي را تصويب و در اختيار اين سازمانها بگذارد. به عنوان مثال صندوق قرض الحسنه نيازمند قانون است، بايد چهارچوب داشته باشد و پول مردم كه اينجا گذاشته ميشود، تضمين شود و اگر فردا روزي اين صندوق ورشكست شد پول مردم ضمانت برگشت داشته باشد. از طرف ديگر هم اين صندوقها را به قانون مداري عادت بدهند. بنابراين هدايت و نظارت لازم است اما دخالت نه.
حضرت آقا بر استفاده از ظرفيتهاي فرهنگ مردمي تاكيد دارند. به نظر شما به طور خاص ما چطور ميتوانيم از ظرفيت پياده روي اربعين استفاده بكنيم؟
در جريان اربعين توسط مردم حركتي بوجود آمد كه بنا به آمار در سال گذشته ۱۸ ميليون در اين مراسم شركت داشتند و امسال ممكن است از بيست ميليون هم تجاوز كند. اين حركت اقتدار شيعه است. بحث داعش و… هم بحثي فرعي است. اين نشان اقتدار تشيع است كه مردم دهها و صدها كيلومتر با پاي پياده به عشق امام حسين ميآيند و به كربلا ميرسند. ۱۰ دقيقه آنجا ميايستند و به امام حسين سلام ميدهندو به نوعي با امام حسين (ع) بيعت ميكنند و بعد برمي گردند. آيت الله سيستاني هم فرمودند هر روز از اين چند روز را به آنجا آمديد و سلام داديد حكم اربعين را براي شما خواهد داشت.
اين بزرگترين قدرتي است كه براي شيعه بوجود آمده است. در حاشيه اين اقتدار است كه دشمنان ما از اين عظمت ميترسند. تشيعي كه مرجعيت آن با يك فتوا ميتواند ۲ و نيم ميليون نفر را به عنوان حركت مردمي به جبههها بكشاند، براي دشمن جاي ترس دارد. اگر اين نبود امروز از بغداد و عراق خبري نبود و دشمن كشور را تصرف كرده بود. اينكه به كمك مردم از حركت داعش جلوگيري شده است و آنها را به عقب رانده اند نشان ميدهد كه نقش مردم و اين راهپيمايي اربعين نقش بسيار برجسته اي است، اگر ما بتوانيم از آن درست استفاده بكنيم.
در ايام محرم، روز عاشورا و اربعين ظرفيتهاي مردمي بسيار بالايي وجود دارد. دولتها چطور از اين ظرفيتها ميتوانند استفاده بكنند؟
بايد براي اين كار برنامه ريزي كرد. بدون برنامه ريزي هيچ كاري به ثمر نميرسد. ما بايد قبل از اين سفر براي مردم توسط رسانهها و امثالهم هدف اين زيارت را روشن بكنيم.
هدف امام حسين ايجاد يك محيط سالم بود كه مردم را از جهل بي خبري و از سرگرداني نجات بدهند و مردم را هدفمند در مسير خدا قرار بدهند. اينكه در زمان متوكل آب ميبستند كه كسي قبر امام حسين را نبيند و در آنجا تجمع نشود براي اين بود كه اين مكان پايگاه انقلاب شده بود و همه ميآمدند و درس انقلاب و مبارزه با ظلم را ميگرفتند و ميرفتند. اين پيوند در اينجا برقرار بشود كه ما در اينجا آمده ايم كه با امام حسين بيعت ببنديم كه «سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم» كه من اين همه راه را آمده ام كه به شما بگويم من با شما و هركس با شما است سر سازش دارم و هركس با شما ميجنگد من هم با او ميجنگم.
نكته دوم اين است كه ما ميتوانيم در پرتو اين جمعيت عظيم، اخوت ديني و اسلامي را توسعه بدهيم. هركس كه به اينجا ميآيد پيرو و مقلد هر كس و از هر كشوري كه هست، در اينجا ديگر با هم برادرند. با تاكيد بر روي برادري و اخوت ديني در آنجا ميتوانيم همدردي و پيوند امت اسلامي را تقويت كنيم.
بنابراين به نظرم اين {راهپيمايي اربعين} ظرفيت بسيار بالايي دارد اما بايد مقدمات آن را فراهم كرد، فرهنگ آن و فلسفه زيارت را روشن كرد كه اصلا اين راهپيمايي چرا صورت ميگيرد و چرا اين اتفاق ميافتد. بنابراين بايد اهداف را ترسيم بكنيم، راهبردهاي آن را مشخص كنيم و راه تحقق آن راهبردها را تعيين كنيم.
با توجه به نقشي كه براي دولت در تسهيل فعاليتهاي فرهنگي مردمي قائل بوديد، در مورد سازمان تحت امر خود شما در بحث پياده روي اربعين چه اقداماتي صورت گرفته است؟
سعي ما در امسال بر اين بوده است كه در هر دو بعد نقش جدي ايفا بكنيم. ستاد اجرايي اربعين و ستاد فرهنگي اربعين تشكيل شد. نزديك به يك سال است كه در اين دو ستاد برنامه ريزي هايي صورت ميگيرد. در حوزه اجرايي مثلا پارسال در مرزها جايي براي استراحت مردم وجود نداشت و زوار در مرز تنها با دو گيت گذرنامه روبرو ميشدند اما امسال فقط در مرز مهران ۲۱ گيت گذرنامه وجود دارد. مردم در آنجا آب براي خوردن نداشتند درحاليكه امسال ما با كمكهاي مردمي ۵۰ تريلي آب معدني به مرزها فرستاده ايم. كمبود سرويسهاي بهداشتي جبران شده است. مثلا امسال تنها در مرز شلمچه حدود ۱۰۰ سرويس بهداشتي ايجاد كرده ايم، هلال احمر در آنجا چادر زده است و آمبولانس و پزشكان در آنجا مستقر شده اند و حتي براي مواقع خاص هلي كوپتر در آنجا حاضر و آماده است. خب ببينيد اگر اين حركتها نبود چطور ميشد اين سيل جمعيت را سازماندهي كرد؟
ما سايتي به نام الاربعين ايجاد كرديم كه تمام نيازمنديهاي زائران در آن وجود دارد، نقشه اي تهيه شده است كه زائران مسير را پيدا كنند و راه اشتباه نروند، جزواتي تهيه شد كه در خصوص اهميت اربعين، زيارت اربعين، معنا و مفهوم اين زيارت اطلاعاتي در اختيار افراد قرار ميدهد. روحانيون در مرزها مستقر شدند، در مرزها نماز جماعت برپا ميشود و شب جمعه دعاي كميل خوانده ميشود و همينطور بروشورهايي در مورد مسائل مرتبط با اين سفر توزيع شد.
در مورد تسهيل ورود و خروج زائران چطور؟
بله در آن مورد هم با نيروي انتظامي و مرزباني هماهنگي به عمل آمد. تنها مشكل اين بود كه عراق يك دفعه اعلام كرد كه ما در مرزها يك دلار ميگيريم و ويزا هم ميدهيم. خب اين مشكلات زيادي بوجود آورد، مردم هجوم آورند و بعد آنها همين يك دلار را هم برداشتند. اين افراد به آن طرف مرزها رفتند ولي در آن طرف امكانات نبود و يا خيلي كم بود. البته آنها هم در حال جنگ هستند و حق دارند. يكي از كارهايي كه ما در سالهاي بعد بايد انجام دهيم، امضاي تفاهم نامه با دولت عراق است تا جلوي اتفاقات شبيه به اين گرفته بشود. اگر قرار بر اين است كه ويزا گرفته نشود از اول اين را اعلام بكنند.
در سفارتخانه با ۴۰ دلار ويزا داده ميشود بنابراين مردم حق دارند اعتراض كنند كه در اينجا ۴۰ دلار از ما گرفته شده در حاليكه در آنجا ويزا را برداشته ايد. بعلاوه در مورد امكاناتي كه بايد در مرزها در اختيار مردم قرار داده بشود بايد هماهنگي هايي صورت بگيرد چنانچه مردم در دو روز به راحتي از اين طرف مرز رفتند اما در آن طرف اجازه ورود به اينها ندادند و به علت سرما و نبود امكانات خيلي صدمه خوردند.
براي برگشت اين زوار چه تمهيداتي در نظر گرفته شده است؟
براي بازگشت زائرين ما بيش از ۱۵۰۰ اتوبوس را سازماندهي كرده اند كه وقتي زائران به مرزها رسيدند سريعا بتوانند تخليه بشوند و بيايند. البته وقتي شما جمعيت يك ميليوني را به عراق ميفرستيد اين جمعيت معادل يك شهر بزرگ است، اينكه شما بخواهيد يك شهر بزرگ را در فاصله كوتاهي جابجا كنيد بسيار دشوار است مردم هم بايد حوصله داشته باشند واگر ۲، ۳ ساعت هم معطل شدند نگران نباشند و اجازه بدهند تا مسئولان، امور را ساماندهي كنند. با اين حال اميدواريم كه در موقع برگشت هم همين اقدامات، مثل تهيه آب و غذا و وسيله نقليه و… انجام شود و مشكل خاصي پيش نيايد.
از نظر شما نقش شوراي عالي انقلاب فرهنگي به عنوان قرارگاه فرهنگي كشور، در تسهيل فعاليت سازمانهاي فرهنگي مردم نهاد چگونه است؟
ما الان سند حج را خودمان تنظيم كرده ايم. شوراي عالي سند را ببينند و در حد ملي اين سند را تصويب بكنند و بعد هم به كمك بيايند. بايد در اين زمينه نهادهاي فرهنگي دولت به كمك بيايند. مثلا ما در استاديوم آزادي براي زائران جلسه ميگذاريم و حدود ۱۲ هزار نفر ميآيند كه برايشان برنامههاي آموزش گروهي داريم. درست است كه تا به حال ما با كمكهاي مردمي كار را اداره كرده ايم اما نياز به كمكهاي دولتي داريم. در برخي از مواقع حتي مجلس بايد به كمك بيايد، قانون تصويب بكند، حمايت بكنند و نقش محوري براي امور حج و زيارت قائل باشند در آن وقت است كه ما ميتوانيم با پشتوانه آنها كارهاي بزرگي انجام بدهيم.
همانطور كه استحضار داريد كنگره عظيم حج به عنوان يكي از بارزترين مظاهر مشاركت مردمي در حوزه فرهنگ شناخته ميشود. از نظر شما اين كنگره چه ظرفيت هايي را براي انتقال پيامها و ارزشهاي فرهنگي دارد؟
ظرفيتهاي حج بسيار بالا است. اولين تاثير آن اين است كه حج مانند اقيانوسي است كه مردم با حضور در آن از الودگيها پاك و پاكيزه ميشوند و تقريبا با خدا پيوند و پيمان ميبندند و برمي گردند. اين اولين اثر است و بسيار مهم است. كسي كه ميخواهد به حج برود از ديگران طلب حلاليت ميكند و اگر كسي از وي ناراضي بود او را راضي ميكند. اگر اين اتفاق بيفتد با احتساب نزديك به يك ميليون آدمي كه به حج و عمره ميروند چقدر پروندهها در دادگاهها مختومه اعلام خواهد شد؟ كسي كه ميخواهد به حج برود بايد خمس و زكات خودش را بپردازد، اگر مال شبهه ناك دارد، بايد آن را پاك كند. در آن صورت چقدر امنيت اقتصادي در جامعه بوجود ميآيد؟
مساله تزكيه و تهذيب در حج وجود دارد كه فرد خانه خدا و قبر پيغمبر را ميبيند و تحت تاثير قرار ميگيرد. در عرصه بين المللي نيز اين اقدام مهمي است چرا كه بدون كمك دولتها مردم با هزينههاي شخصي خودشان به اين سفر ميروند. در مسجد النبي يك فرد ايراني در كنار مسلمانان ديگري از چين، آمريكاي لاتين، مصر، آفريقا و از تمام كشورهاي دنيا نشسته اند؛ با ايجاد ارتباط با ملتهاي ديگر ميتوانيم فرهنگ انقلاب و فرهنگ تشيع را به مردم دنيا منتقل كنيم. اينكه بتوانيم مسئله پيوند و اخوت اسلامي يك ميليارد و پانصد ششصد هزار مسلمان را تحت پيوند حج قرار بدهيم و همينطور بتوانيم از ظرفيت حج براي سامان دادن به امور مسلمانان استفاده كنيم. الان سازمان ملل دست نشانده اجانب و آمريكا است و ما فاقد مركزي هستيم كه اگر بين دو كشور اسلامي جنگ شد بين آنها صلح ايجاد كند و يا مقابله كنند و يا اگر براي يك كشور اسلامي مشكل اقتصادي بوجود آمد حمايت كند. بهترين مكان براي حل اين مشكلات همين حج است.
بنابراين نقش حج بسيار برجسته است كه متاسفانه امروز از آن خوب استفاده نميشود امام خميني و مقام معظم رهبري پيامهايشان نشان ميدهد كه چقدر براي حج بركات و آثار ارزشمند و قدرت مانور قائل هستند كه در پرتو حج ميشود كارهاي بسيار بزرگي كرد. حج بهترين تشكل بين المللي اسلامي است.
در پايان اگر نكته اي را مدنظر داريد بفرماييد.
من ميخواستم به دو نكته اشاره بكنم. اول اينكه اگر ما بخواهيم موفق بشويم بايد معيار و ملاكمان را در كارها تقوا قرار بدهيم و براساس آن حركت كنيم اگر براي رياست طلبي و حب جاه و مقام و دستيابي به موقعيت كار كنيم نميتوانيم از هيچ كدام از اينها استفاده كنيم چون مردم را بدتر بي اعتقاد ميكنيم.
نكته دوم نيز بحث اتحاد است. در روايتي داريم كه هيچ قومي با اختلاف به جايي نرسيد. ما ميتوانيم افكار متضاد و گرايشات سياسي مختلفي با هم داشته باشيم اما همه با هم متحد باشيم و همگي بايد تحت لواي رهبري قرار بگيرند. ما بايد در مجموعه نظام جمهوري اسلامي ياد بگيريم كه سعه صدر داشته باشيم، قدرت تحمل همديگر را داشته باشيم. بايد اجازه بدهيم مردم رشد كنند و قدرت انتخاب را به مردم بدهيم در آن صورت موفقيت حاصل ميشود اما اگر خداي نكرده به دنبال حذف رقيب و مسائل مادي و دنيايي برويم قطعا شكست خواهيم خورد.
ارسال نظرات